«حسین از زبان حسین» روایتگر زندگی اباعبدالله + تصاویر

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ کتاب «حسین از زبان حسین» روایتگر سلسله‌ای منظم از روایات، احادیث و ماجرا‌های تاریخی زندگی پر برکت حضرت اباعبدالله است. این کتاب به شما کمک می‌کند تا امام حسین(ع)، حرکت ایشان به سمت کربلا و نحوه قرار گرفتن در مقابل دشمنانشان را بشناسید و از هدف واقعه‌ی عظیم تاریخی عاشورا مطلع شوید.

این کتاب نوشته‌ی «حجت‌الاسلام محمد محمدیان»(رئیس سابق نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه و عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی) به پیروی از کتاب «علی از زبان علی» زندگی و زمانه امام سوم شیعیان، امام حسین (ع) را از زبان خود ایشان شرح می‌دهد، این کتاب با 284 صفحه، در سال 1398 به همت نشر معارف منتشر شده است.

کتاب «حسین از زبان حسین» در هشت فصل، دوران ولادت امام حسین(ع) تا شهادت آن حضرت و وقایع پس از آن را شرح می‌دهد، همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه را از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می‌کند. 

بخش‌های ابتدایی کتاب به دوران کودکی و نوجوانی امام حسین(ع) اشاره دارد که سرشار از نکات اخلاقی است، همچنین بخش‌های انتهایی اثر، حقایق کمتر شنیده شده‌ی تاریخی از حماسه کربلا را به تصویر می‌کشد.

فصل‌های کتاب «حسین از زبان حسین» عبارت‌اند از:

• دوران رسول خدا (ص)
• دوران امیرالمومنین (ع)
• دوران امام حسن (ع)
• امامت
• آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی
• از مکه تا کربلا
• و تو چه می دانی کربلا چیست
• پس از شهادت امام حسین (ع)

*فصل اول از ولادت آن حضرت با تکیه بر تعالیم و تأثیر پیامبر(ص) بر ایشان شروع می شود که خواننده با فضایلی عجیب و فراوان از آن دوران زندگی امام آشنا می‌گردد.

*فصل دوم کتاب به زندگی سیدالشهدا(ع) بعد از وفات پیامبر(ص) پرداخته و حول محور دوران امام علی(ع) می‌گردد.

*در فصل سوم خواننده شاهد زندگی امام حسین(ع) در دوران امامت امام حسن مجتبی(ع) است و به دوران سختی که آن دو برادر در مقابل نیرنگ‌ها و آزارهای معاویه دیده بودند می پردازد، محوریت مباحث بر صلح امام حسن(ع)، برخورد با مروان و شهادت امام حسن مجتبی(ع) است.

*فصل چهارم و فصل پنجم دوران امامت اباعبدالله(ع) و آغاز مبارزات ایشان را بازگو می‌کند و روایتگر ایستادگی ایشان در مقابل معاویه و نیرنگ‌‌های معاویه، مخالفت با ولیعهدی یزید، خودداری از بیعت با یزید، وقایعی همچون نامه‌نگاری اهل کوفه و اعزام مسلم بن عقیل به کوفه است. 

*فصل ششم به بیان حوادث مکه تا کربلا پرداخته و از حرکت سیدالشهدا(ع) به سوی عراق و اتفاقات مسیر مکه تا کربلا می‌پردازد.

*اما فصل هفتم اوج این داستان غم‌انگیز است. در این فصل خواننده باید لحظات سخت سرزمین کربلا را تحمل کند. در فصل هفتم ما تماشاگر ورود آن امام و کاروان همراهش به سرزمین کربلا هستیم و باید شاهد داستان محاصره آب، روز تاسوعا، شب عاشورا، صبح عاشورا و لحظات پر التهاب و حزن‌انگیز جنگ و شهادت باشیم.

*پس از این فصل غم آلود، تراژدی اسارت و تنهایی اسرای حسینی در فصل هشتم شروع می‌شود و خواننده باید آن ها را در مسیر کوفه و شام همراهی کند.

کتاب «حسین از زبان حسین» برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب «حسین از زبان حسین» برای تمامی دوست داران امام حسین (ع) و افرادی که به خواندن کتاب‌های روایت زندگی ائمه (ع) علاقه‌مندند مناسب است.

این کتاب چه نقاط قوتی دارد؟ 

این کتاب با تکیه بر تحقیقات و پژوهش‌های عمیق، زندگی‌نامه‌ای دقیق از دوران امام حسین(ع) را به نگارش درآورده است که علاوه بر تحقیقی بودن یک نوع روایتی است که در طول کتاب از زبان خود اباعبدالله(ع) مطالعه می‌کنیم و با آن حضرت همراه و همدل می‌شویم. همین ویژگی از نقاط قوت و حائز اهمیت این کتاب به شمار می‌رود و چنان محبت و علاقه‌ای برای شما ایجاد می‌کند که تا انتهای اثر با او همراه خواهید بود. نویسنده کتاب با انتخاب این نوع روایت‌نویسی، جذابیت کتاب را بسیار زیاد و خاص کرده است. 

بخشی از متن کتاب «حسین از زبان حسین» 

راوی یعنی امام حسین(ع) در این کتاب، شهادت حضرت عباس(ع) را اینگونه روایت می‌کند:

«پس از آنکه همه اصحاب و یارانم به شهادت رسیدند و تنها برادرم عباس در میدان باقی ماند، شدت تشنگی موجب شد که با هم به سوی فرات حرکت کنیم، دشمن با تمام توان از رسیدن ما به آب ممانعت به عمل آورد و جنگ سختی درگرفت که در اثنای آن بین من و برادرم عباس فاصله افتاد. عباس موفق شد از میان انبوه دشمن، راهی به سوی آب پیدا کند و مشک را پر آب کند و به سوی خیمه‌ها بازگردد. اما در مسیر افرادی از دشمن در پشت درختان کمین کرده بودند و توانستند از پشت سر، دست عباس را قطع کنند. کسانی که در نخلستان کمین کرده بودند توانستند دست چپ عباس را نیز قطع کنند و او باز هم رجز می‌خواند. بعد از قطع دو دست، عمود آهنینی بر سرش فرود آمد و از اسب بر زمین افتاد و به شهادت رسید. هنگامی که از شهادت عباس اطلاع یافتم به شدت گریستم و گفتم: هم‌اکنون کمرم شکست و چاره‌ام کم شد.»

خبرنگار: الناز برکاتی

انتهای پیام/